عیسى (ع) حضرت محمد (ص) را با عنوان «مسیا» یا «مسیح منتظر» یاد کرده و در جواب عدهاى که از وى سؤال مىکنند که تو کیستى؟ مىگوید : «بدرستى که معجزاتى که خدا آنها را بر دست من مىکند ظاهر مىکند. اینکه سخن مىکنم به آنچه خدا مىخواهد و نمىشمارم خود را مانند آنکه از او سخن مىرانید، زیرا که من لایق آن نیستم که بگشایم بندهاى جرموق یا دوالهاى نعل رسول الله را که او را «مسیا» مىنامید. آنکه پیش از من آفریده شد و زود است بعد از من بیاید و زود است بیاورد کلام حق را و نمىباشد آیین او را نهایتى» در جاى دیگر پس از آنکه در زیر درختى پیامبر آینده را به بزرگى یاد مىکند، پیروان خود را به رحمت ایزدى بشارت داده مىگوید: «خوشا به حال کسانى که گوش به سخن او مىدهند وقتى که به جهان بیاید، زیرا که رحمت خدا برایشان سایه خواهد افکند. چنانکه این درخت خرما ما را سایه افکنده است. آرى چنانکه این درخت از حرارت سوزان آفتاب ما را نگاه مىدارد، همچنین رحمت خدا نگاه مىدارد ایمان آورندگان به آن اسم را از شر شیطان. شاگردان در جواب گفتند: اى معلم! کدام کس خواهد بود آن مردمى که از او سخن مىرانى که به جهان خواهد آمد؟ یسوع به شگفتى دل، در جواب فرمود: که همانا او محمد (ص) پیغمبر خداست. وقتى که او به جهان بیاید چنان که باران زمین را قابلیت بخشد که بار بدهد بعد از آنکه مدت مدیدى باران منقطع شده باشد، همچنین او وسیله اعمال صالحه میان مردم خواهد شد برحمت بسیارى که با خود مىآورد. پس او ابر سفیدى است پر از رحمت خدا و آن رحمتى است که آن را خدا بر مؤمنان نثار مىکند نرم نرم مثل باران.»
در فصل 97 انجیل برنابا نیز آمده است که وقتى از نام حضرت عیسى (ع) «مسیا» پرسش بعمل آمد، آن حضرت جواب داد: «نام مسیا عجیب است زیرا که خدا خود وقتى که روان او را آفرید و در ملکوت اعلى او را گذاشت خود او را نام نهاد. خدا فرمود: صبر کن اى محمد! زیرا که براى تو مىخواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیارى از خلایق را که مىبخشم آنها را به تو حتى اینکه هر که تو را مبارک مىشمارد مبارک مىشود و هر که با تو خصومت کند ملعون مىشود . وقتى که تو را به سوى جهان مىفرستم، پیغمبر خود قرار مىدهم به جهت خلاصى و کلمه تو صادق مىشود حتى اینکه آسمان و زمین ضعیف مىشوند و لیکن دین تو هرگز ضعیف نمىشود، همانا نام مبارک او محمد (ص) است. آن وقت جمهور مردم صداهاى خود را بلند کرده گفتند : اى خدا بفرست براى ما پیغمبر خود را. اى محمد (ص) ! بیا زود براى خلاص جهان.»
فخر الاسلام گوید: در یکى از اناجیل متروکه خطى که قبل از بعثت خاتم الانبیاء با قلم بر پوست نوشته شده بود، در کتابخانه بعضى از نصاراى پروتستانت در مدرسه خود آنها دیدم، در جزو وصایاى حضرت مسیح به شمعون پطرس که به این نحو مرقوم شده بود: اى شمعون! خدا به من فرمود: تو را وصیت مىکنم اى پسر مریم! به سید المرسلین و حبیب خود احمد (ص) صاحب شتر سرخ که صورتى همچون ماه و دلى پاک و بنیهاى قوى دارد، بزرگ فرزندان آدم و رحمت براى جهانیان و پیغمبر امى عربى است. اى عیسى! تو را امر مىنمایم که بنىاسرائیل را امر نمایى که او را تصدیق نموده به وى ایمان آورند و از متابعت و نصرت او تقاعد نورزند. عرض کردم: پروردگارا! کیست آن بزرگوار؟ خدا فرمود: اى عیسى! او محمد فرستاده خداست براى تمام جهان. خوشا به حال این پیغمبر و خوشا به حال آنان که بگفتهاش گوش فرا دادند و بر دین او از دنیا بروند . اهل زمین بر او درود مىفرستند و اهل آسمان از براى او و امت او طلب مغفرت مىنمایند .
سید موسوی ::: جمعه 85/9/17::: ساعت 5:11 عصر