وبلاگ :
پيامبر اعظم صلي الله عليه و اله
يادداشت :
آثار صلوات
نظرات :
6
خصوصي ،
61
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
صاحب
گفتم: «لعنت بر شيطان»! لبخند زد
.
پرسيدم: «چرا مي خندي»؟
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام مي گيرد
»
پرسيدم: «مگر چه كرده ام»؟
گفت: «مرا لعنت مي كني در حالي كه هيچ بدي در حق تو نكرده ام
»
با تعجب پرسيدم: «پس چرا زمين مي خورم»؟
«
جواب داد: «نفس تو مانند اسبي است كه آن را رام نكرده اي. نفس تو هنوز وحشي است؛ تو را زمين مي زند
.
پرسيدم: «پس تو چه كاره اي»؟
پاسخ داد: «هر وقت سواري آموختي، براي رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواري بياموز. در ضمن اين قدر مرا لعنت نكن
»!
گفتم: «پس حداقل به من بگو چگونه اسب نفسم را رام كنم»؟
در حاليكه دور مي شد گفت: «من پيامبر نيستم جوان» ...!
ممنون كه به من سرميزنيد.....اجركم عندالله....يا حق