اجدادم همگى روحانى و از نسل شیخ عبدالعالى میلسى جبل عاملى هستند شیخ على میلسى فرزند شیخ عبدالعالى (صاحب صـیـغ العقود)نزدیک به سیصد سال پیش از جبل عامل به اصفهان مهاجرت نموده وفرزندان و دودمان وى نیز در اصفهان ساکن بوده اند.
پدرم با تمام اعضاى خانواده در ۱۵ سالگى به کربلا مهاجرت نمود و به تحصیل علوم دینى پرداخت و یکى از خطباى بنام کربلا گردید.
ایـن جـانـب بـخـشـى از صرف و نحو را نزد والد گرامى و اساتید دیگرى مثل سید سعید تنکابنى گذراندم .
سپس ادبیات عالى و منطق و اصول فقه را نزدآقاى شیخ یوسف خراسانى از شاگردان مـرحـوم نـایینى و نیز آقاى سید حسن حاج آغامیر از شاگردان مرحوم آخوند خراسانى و نیز شیخ هـادى طـهـرانـى کـسب فیض نمودم .
در سال ۱۳۳۹ به نجف مهاجرت و خارج فقه و اصول رانزد اساتیدى همچون سید محسن حکیم , شیخ حسین حلى , شیخ محمدباقر زنجانى , سید على فانى و بـویـژه آیـت اللّه سـید ابوالقاسم خویى گذراندم . ادامه مطلب...
آیت الله محمد هادی معرفت از اساتید قرآن و تفسیر حوزه علمیه قم امروز دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار بازتاب از قم، آیت الله محمد هادی معرفت از اساتید قرآن و تفسیر حوزه علمیه قم ، غروب امروز جمعه ، دار فانی را وداع گفت .
وی پدر شهید و پژوهشگر برجسته علوم قرآنی، متولد کربلا و پیشنماز مسجد خیابان چهارمردان قم بود .
وی همچنین صاحب آثار گرانسنگی در حوزه علوم قرآنی وتفسیر بودند.
گروه پرسمان قرآنی این مصیبت را به آقا امام زمان (علیه السلام) و مقام معظم رهبری تسلیت عرض می کند
این هم عین پیامی که یکی از دوستان در قسمت پیامهای پست علی(علیه السلام) در معراج ارسال کرده، آورده، به آن جواب داده ام
س
منظور از مکان قرب چیست و چرا از فاصله دو کمان نام برده می شود؟
مگر خدا ماده است که جایگاهی فیزیکی داشته باشد که این فاصله را با معیار هایی این چنینی بسنجیم؟
با سلام به شما دوست عزیز در ارتباط با سوال شما به 2 نکته ضروری اشاره می کنم:
1. «دُنو» مصدر فعل «دنى» و به معناى نزدیکى است . کلمه «تدلّى» مصدر فعل «تدلّى» و به معناى بسته شدن و آویزان گشتن چیزى است و به طور کنایه ، براى شدت نزدیکى به کار رفته است ; پس منظور قرب در< فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى> ؛النجم/ 9 به صورت کنایه و براى شدت قرب است و منظور از آن ، قرب مقامى است ; و نه مکانى ; زیرا خداوند متعال جسم نیست تا با بندگانش فاصله مکانى داشته باشد ، نه اینکه مکانی متصور شویم تا این شبهه وارد شود و نمى توان گفت ، فاصله خدا با بندگانش این مقدار است . کاربرد «قرب » در این جا کاربردى مجازى است نه حقیقى ; یعنى واقعاً وجود خارجى این شخص ، در نزدیکى وجود خارجى آن شخص قرار نگرفته است ; بلکه از آن رابطه خاص روحى که از طرف مخدوم نسبت به خادم برقرار شده و آثارى که بر این رابطه روحى مترتب است ، مجازاً و تشبیهاً به «قرب » تعبیر شده است .
2. این گونه تشبهات که در قرآن هم وجود دارد بیشتر به خاطر تقریب به ذهن و درک و فهم بهتر مردم به کار رفته است به این صورت که اگر بخواهیم نزدیکی را بیان کنیم این گونه بیان می شود برای مثال در قرآن در برای خدا دست فرض شده <یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ>؛ الفتح/10 ؛وهمچنین برای خداوند عرش قائل شده است<اِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ ...>؛الأعراف/54؛این در حالی است که برای هر کدام از این کلمات در جای خود معنای خاصی غیر از معنای لغوی آن لحاظ شده است . که بهتر است برای مطالعه بیشتر به تفاسیر مراجعه کنید