در ادامه پست قبلی که بهترین چیزهای عالم را بیان کردم در این پست به برخی از بدترین چیزهای عالم از دیدگاه می پردازم:
قرآن کریم برخى صفات را به عنوان بدترین صفت در وجود انسان ذکر مى کند از جمله :
1 . شرک به خدا
«.. یَـبُنَىَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُـلْمٌ عَظِیمٌ.. . ؛ پسرم ! به خدا شرک میاور که به راستى شرک ستمى بزرگ است »[1]
2. کتمان حق
« إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ؛ کسانى که دلائل روشن و وسائل هدایت را که نازل کردهایم بعد از بیان آن براى مردم در کتاب آسمانى، کتمان مىکنند خدا آنها را لعنت مىکند (نه فقط خدا) بلکه همه لعنت کنندگان نیز آنها را لعن مىکنند» [2]
3 . نفاق
«إِنَّ الْمُنَـفِقِینَ فِى الدَّرْکِ الاَْسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا ؛ آرى ، منافقان در فروترین درجات دوزخند ، و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت »[3] .
4 . کفر
«... وَمَن یَکْفُرْ بِهِ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْخَـسِرُونَ ؛... وکسانى که بدان (کتاب)کفر ورزند، همانانند که زیانکارانند»[4].
5. ایذاء
« وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً ؛و کسانى که مردان و زنان با ایمان را بدون اینکه جرمى مرتکب شده باشند آزار میرسانند هر آینه بجا آوردهاند بهتان و گناه آشکارایى را»[5]
6. ظلم
«إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ ؛همانا راه عقاب براى کسانى است که بر مردم ستم میکنند و در روى زمین بدون حق تجاوز مینمایند اینان بر ایشان عذاب دردناک است»[6]
7. غیبت
« وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ ؛و غیبت نکند بعضى از شما بعضى را آیا دوست میدارد یکى از شما که گوشت برادر خود را در حالى که مرده است بخورد پس کراهت دارید از این کار»[7] یعنى غیبت بمنزله خوردن گوشت مرده برادر دینى است.
8. بهتان
بهتان، نسبت دادن چیزى است ببرادر دینى که از او صادر نشده و با او نباشد که شامل دروغ و غیبت میشود.در قرآن مجید میفرماید: «وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً؛ و کسى که لغزش و گناهى را مرتکب شود و بیگناهى را بآن نسبت دهد بتحقیق بهتان و گناه آشکارایى را مرتکب شده»[8]
9. نمامى
نمّامى و سخنچینى از کارهاى بسیار ناپسندیده است در قرآن کریم میفرماید: «وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ، هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ، مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ؛ و اطاعت مکن هر بسیار سوگند خورنده سست رایى را که عیبگویى میکند و بسخنچینى راه میرود و منع خیر مینماید و متجاوز و گناهکار است»[9] و نیز میفرماید:« وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ؛واى بر هر عیبگو و سخنچینى»[10]
10. زنا
گناه بزرگ دیگرى که قرآن به آن اشاره مىکند مساله زنا و عمل منافى عفت است مىگوید:« وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا ؛ نزدیک زنا نشوید چرا که عمل بسیار زشتى است و راه و روش بدى است».[11]
[1] . لقمان ، 13 [2] . بقره، 159 [3] . نساء ، 145 [4] . بقره ، 121[5] . احزاب ، 58 [6] . شورى ، 41 [7] . حجرات ، 12 [8] . نساء ، 112 [9] . قلم،10 تا 12 [10] . همزه،1 [11] . اسرا ،32
نکته قابل توجه اینکه تعیین بهترین چیز امری نسبی است و نمی توان به طور قطع سخن گفت و ما در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم.
قرآن کریم ، برخى صفات را به عنوان بهترین درجه و صفت براى انسان ذکر مى کند؛ از جمله :
1 . عالِم بودن
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجَـت؛ خدا(درجه)کسانى را که ایمان آورده اند و عالمند ، بلند مى گرداند»[1] .
2 .تقوی
«...وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَـأُوْلِى الاَْلْبَـبِ ؛...و براى خود توشه برگیرید که در حقیقت، بهترین توشه، پرهیزگارى است و اى خردمندان ! از من پروا کنید»[2] .
3 . جهاد
«... وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَـهِدِینَ عَلَى الْقَـعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا ؛ و خدا مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشى بزرگ ، برترى بخشیده است »[3] .
4 . خوش گفتارى
« وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِّمَّن دَعَآ إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صَــلِحًا وَ قَالَ إِنَّنِى مِنَ الْمُسْلِمِینَ ؛ و کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: من (در برابر خدا) از تسلیم شدگانم ؟»[4]
5. اطاعت
«وَ مَن یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَیَتَّقْهِ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْفَآئِزُونَ ؛ و هر کس از خدا و پیامبرش اطاعت کند و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد ، چنین کسانى همان پیروزمندان واقعى هستند»[5] .
6. عمل صالح
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لهَُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیم؛ خداوند، به آنها که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، وعده آمرزش و پاداش عظیمى داده است.»[6]
7. صبر
« إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَ یَصْبرِْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ؛ زیرا که هر کس تقوا و صبر پیشه کند، پس همانا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمىکند.»[7]
8. قرض و وام دادن
«إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَ الْمُصَّدِّقَاتِ وَ أَقْرَضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ؛ مردان و زنان انفاق کننده، و آنها که (از این راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند، (این قرض الحسنه) براى آنان مضاعف مىشود و پاداش پرارزشى دارند!»[8]
9. صداقت و راستى
« قَالَ اللَّهُ هَاذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لهَُمْ جَنَّاتٌ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضىَِ اللَّهُ عَنهُْمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ خداوند فرمود: این، روزى است که راستگویان را صداقتشان سود دهد، برایشان باغهایى است که زیر درختانش نهرها جارى است، همیشه در آن ماندگارند، خداوند از آنان راضى است، آنان نیز از او راضىاند، این رستگارى بزرگ است.»[9]
10.توکل بر خدا
«الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ*فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ؛مؤمنان کسانى هستند که (چون) مردم (منافق) به ایشان گفتند: بى شک مردم (کافر مکّه) بر ضد شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جاى ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت مىکند و او چه خوب نگهبان و یاورى است.پس با نعمت و فضل خداوند (به مقرّ خود) بازگشتند، در حالى که هیچ گزندى به آنها نرسید و (هم چنان) از رضاى پروردگار پیروى کردند و خداوند صاحب فضل بزرگى است.»[10]
پی نوشت ها
[1]. مجادله /11 [2]. بقره / 197 [3]. نساء / 95 [4]. فصلت /33 [5]. نور/ 52
[6]. مائده/ 9 [7]. یوسف/ 90 [8]. حدید/ 18 [9]. مائده / 119 [10]. آل عمران / 173 و 174
با سلام به همه دوستان گرامی و معذرت از شما که دیر بروز میکنم ؛ در پست سرصلوات بر پیامبر اعظم(ص) دوست گرامی هم ولایتی گله کرده بود که «پستی که درباره صلوات گذاشتی جای کار بیشتری نیز داشت. حیفه در باره این ذکر که در روز قیامت سنگین کننده ترازوی مومنان است کم صحبت بشه. »من هم به احترام این هم ولایتی و همه هم ولایتی های خوبم این پست را هم به صلوات اختصاص دادم.
از نظر آثار و ثواب صلوات، در احادیث، یکی از سنگینترین اعمال، روز قیامت، صلوات برشمرده شده و برای نتایج آن همین بس که حضرت رضا«علیه السلام» فرمودند: هر که نتواند کاری کند که گناهانش را محو سازد بسیار بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد، زیرا صلوات گناهان را سخت درهم میکوبد.هنگامی که با صدای بلند فرستاده شود، نفاق را از دل میبرد و باعث استجابت دعا میشود.
در روایات اسلامی بسیار سفارش بر این کار شده است که به برخی از روایات که آثار صلوات را ذکر کرده اند اشاره می کنم:
رسول الله (ص) فرمود: « هر کس صد مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خداوند صد حاجت او را بر آورده میکند».و در جای دیگر می فرماید: « هر کس یک درود بر من بفرستد، خدا ده درود بر او میفرستد و ده گناه از او ریخته و ده درجه برای او بالا بردهمیشود ».
آن حضرت سزوارترین مردم این گونه معرفی می کند که: « سزاوارترین مردم در روز قیامت به من آن کس است که بیشتر بر من درود فرستد».
پیامبر اعظم (ص) درباره وقت این عمل عبادی می فرماید: «چون روز و شب جمعه شود، بسیار بر من صلوات و درود فرستید».
در حدیثی از امام صادق(ع) روایت شده است که وقتی از پیامبر یاد میشود، بر او بسیار صلوات بفرستید. خداوند در هزار صف از فرشتگان هزار صلوات بر او میفرستد و چیزی از آنچه خدا آفریده باقی نمیماند مگر آنکه بر این بنده صلوات بفرستند. خدا و ملائکه نیز بر او درود فرستادهاند و از این فضیلت کسی رو نمیگرداند مگر نادان یا مغرور و از آن حضرت منقول است : هرکه در روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید:
اللهم اجعل صلواتک و صلوات ملائکتک و حملة عرشک و جمیع خلقک و سمائک و ارضک و انبیائک و رسلک على محمد و آل محمد تا جمعه دیگر در امان است .
امام علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: « صلوات بر محمد و آل محمد در پیشگاه خدا معادل سبحان الله و الحمدلله و اللهاکبر گفتن است».
روایات فراوانی در این باره در کتابهای روایی داریم. در این زمینه کتاب «آثار الصادقین»، ج 11، رویات را جمعآوری کرده است.
برای مطالعه می توانید به وبلاگ همه چیز در مورد صلوات مراجعه کنید